˙·٠•●♥عاشقان ظهور ♥●•٠·˙
10 / 5برچسب:آه و واویلا,شهادت امام جعفر,عاشقان ظهور,درد دل,متنهای تسلیت,متنهای شهادت امام جعفر صادق,شعر امام جعفر صادق,شعر,شعر شهادت,شهادت,اه,صادق,امام,حسینی,موسی,جعفر,گریه ,خون,داغ,پدر,زهر,جفا,کارتپستال شهدت,کارتپستال, :: 11:39 :: نويسنده : وحید
صادق آل مصطفی رفته از دنیا رخت عزا شد بر تن مادرش زهرا واویلا واویلا...آه و واویلا ای آسمان خون گریه کن در غم صادق عالم شد حسینیه ی ماتم صادق واویلا واویلا...آه و واویلا... شده ز غربت خونجگر موسیِ جعفر دیده امشب داغ پدر موسی بن جعفر واویلا واویلا...آه و واویلا زهر جفا آتش زده بر دل مولا خنده ی ستم بر لب قاتل مولا واویلا واویلا...آه و واویلتا آن آقایی که خدایی کند دلها را احادیثش کربلایی کند دلها را به فاطمه(س)نور دو عین حضرت صادق بانی روضه ی حسین حضرت صادق چون خانه اش آتش گرفت رئیس مذهب زنده شد در دل زارش روضه ی زینب خیمه های آل عبا آتش گرفته دامان طفل بی نوا آتش گرفته ما بین حرم تا میدان لاله ها پرپر آن طرف تر در قتلگاه پیکری بی سر...
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
9 / 5برچسب:شعر مذهبی,عاشقان ظهور,این,منم,بیدار,هول,شعر ,متن مذهبی,درد دل,دلنوشته,شب قدر,ماه رمضان,اسمان,نگاه,دعا,گفتگو با خدا,غفلت,اسیر,خدای مهربان,خدا,متن متحرک,کارتپستال مذهبی,مذهب,مذهبی,عکس مذهبی,عکس شب قدر,کارتپستال شب قدر , :: 16:29 :: نويسنده : وحید
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
6 / 1برچسب:ایام فاطمیه,اب و نان,حیدر,کار,جارو,عزیز ,دل,کاسه,شرم,رنگ,چهره,ایینه,شعر مذهبی,شعر,شعر شهادت,شهادت فاطمه(س),متن متحرک,متن متحرک شهادت,متن متحرک شهادت فاطمه (س),کارتپستا مذهبی,کارتپستال شهادت فاطمه(س),کارتپستال, :: 12:49 :: نويسنده : وحید
حیدر که هست پس تو چرا کار می کنی جارو مکش که سرفه امانت نمی دهد نانی بخور، عزیز دلم آب رفته ای این کاسه های آب، توانت نمی دهد دنبال رنگ چهره در آیینه ات مباش آیینه شرم کرده نشانت نمی دهد تابوت قوس دار و عجیبی که ساختم شرحی زحجم جسم کمانت نمی دهد دستاس!دست فاطمه ام پینه بسته است از خواهش من است تکانت نمی دهد سروده وحید قاسمی
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
در می زنند فکر کنم مادر آمده از کوچه ها بنفشه ترین پیکر آمده او رفته بود حق خودش را بیاورد دیگر زمان خونجگریها سر آمده وقتی رسید اول مسجد صدا زدند بیرون روید دختر پیغمبر آمده سوگند بر بلاغت پیغمبرانه اش با خطبه هایش از پسِ آنها برآمده سوگند بر دلایل پشت دلایلش در پیش او مدینه به زانو درآمده مردم حریف تیغ کلامش نمی شوند انگار حیدر است که در خیبر آمده وقتی که رفت از قدمش یاس می چکید یعنی چه دیده است که نیلوفر آمده گنجینه های عرش الهی برای اوست هر چند گوشواره اش از جا درآمده در کنج خانه بستری آماده می کنم در می زنند - فکر کنم مادر آمده
علی اکبر لطیفیان این روزها مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت سـر در بغــل گـرفتــه و زانــو گـرفـته است
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
یاسی که شاخه اش به دو ضربه بریده شد
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ای که بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
5 / 1برچسب:ایام فاطمیه,سرنوشت آن گل پرپر نمی دانم چه شد,سرنوشت,گل,پرپر,سفارش,پدر,پیغمبر,احترام,شعر مذهبی,شعر,شعر فاطمیه,کارتپستال,کارتپستال مذهبی, :: 18:42 :: نويسنده : وحید
سرنوشت آن گل پرپر نمی دانم چه شد
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
حال من بی تو خراب است کجایی آقا نقش من بی تو برآب است کجایی آقا عمر بیهوده من بی تو چه ارزد تو بگو زندگی بی تو سراب است کجایی آقا دل غمگین مرا کی تو عنایت بکنی منتظر بهر جواب است کجایی آقا تا که از در برسی رخ بنمایی تو به مندل من در تب و تاب است کجایی آقا از غم دوری تو هر نفس ای راحت جان گریه بی حد و حساب است کجایی آقا داستان غم هجران تو ای یوسف من قدر یک کهنه کتاب است کجایی آقا چه شود گر نظری بر من بیچاره کنی
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
این زندگی قشنگِ من مال شما
ایام سپید رنگِ من مال شما یک لحظه فقط بابایم را بدهید
این سهمیه های جنگِ من مال شما
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
25 / 12برچسب:علی اصغر,علی,شعرهای مذهبی,شعر,شعرمذهبی,متنهای مذهبی,مذهبی,شعر علی اصغر,ک, :: 23:24 :: نويسنده : وحید
علی اصغر خوشبو ترين گل گلاب كربلا منم شيوا ترين نواي ني نينوا منم با خون نوشته روي گلويم كليم عشق باب الحوائج حرم مصطفي منم با تير عشق هستي خود را فروختم بازار عشق را به تبسم بها منم خون گلوي من به همه دردها دواست درمان دردهاي دل بي دوا منم با دست كوچكم گره ها باز مي شود مردم علي اصغر مشكل گشا منم نامم علي اصغر و در كشتي حسين هم بادبان و لنگر و هم ناخدا منم اي حرمله به بيشۀ ما بيهوده ميا چون شير كوچك حرم لا فتي منم آوازه شجاعت من تا به عرش رفت خيبر گشاي ديگر خيبر گشا منم اين دست هاي كوچك من دست حيدري است شش ماهه اي كه كشته شد بي صدا منم حاج داود داللهي(قطره)
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
خــــدا تنها روزنه امیدی است كه هیچگاه بسته نمیشود، تنها كسی است كه با دهان بسته هم میتوان صدایش كرد،
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
18 / 12برچسب: اللهم صل علی محمد و آل محمد,امام علی, حیدر, خورشید, دیوار, رخسار, رخسار علی, زیبا,شعر, شعر مذهبی, شعر های مذهبی, صلوات, صلوات متحرک, :: 21:46 :: نويسنده : وحید
خورشید چراغکی ز رخساره علی است مه نقطه کوچکی ز پرگار علی است هرکس که فرستد به محمد (ص) صلوات همسایه دیوار به دیوار علی است
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
18 / 12برچسب:امام علی, بخت, بلند, بهشت, حک,حیدر, در بهشت, دعا, رمضان, روزه, شب, شب احیا, شب بیست و سوم, شب بیست و یکم, شب زنده داری, شب قدر,شب نوزدهم, شب های رمضان, شب های قدر,شعر,شعر مذهبی, شعر های مذهبی, :: 21:41 :: نويسنده : وحید
بر سر در بهشت خدا حک شده چنین بختش بلند هر که گرفتار حیدر است
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
18 / 12برچسب:آزمایش عشق, احیا, امام علی, بوته, بیست,دعا, ذکر, ذکر علی, رمضان, روزه,شب, شب احیا, شب بیست و سوم,شب بیست و یکم, شب زنده داری, شب قدر, شب نوزدهم, شب های رمضان, شب های قدر,شعر, شعر مذهبی, :: 21:33 :: نويسنده : وحید
از ذکر علی مدد گرفتیم آن چیز که میشود گرفتیم از بوته آزمایش عشق از نمره بیست، صد گرفتیم
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
درباره وبلاگ گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شیعیانت در رنـج و در عذابند گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو گفتا که من شب و روز در انتظار یارم گفتم به شــــیعیانت آیا پیـــــام داری گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم گفتم که ای امامم از ما چرا نهانــــــی گفتا به چشم محرم همواره آشکارم گفتم به چشم انوار آیا که پا گـــذاری گفتا که شستشو ده شایدکه پا گذارم موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
||
|